در این مقاله معامله گر سه بعدی با ریسک گریز و ریسک پذیر در فارکس (قسمت اول) آشنا می شویم. افراد در بحث مدیریت ریسک به دو دسته کلی ریسک گریز و ریسک پذیر تقسیم میشوند. ریسک گریز ها افرادی بسیار محتاط، شکاک و بدبین هستند و معمولاً به نتایجی که بر اساس احتمالا ترخ میدهد اعتقادی ندارند و از سود هایی که با نتایج احتمالی به دست می آید آن چنان به وجدنمی آیند.
همیشه با احتیاط کامل قدم در هر کاری می گذارند و سعی می کنند که حساب شده رفتار کنند تا متحمل شکست و ضرر نشوند. اما ریسک پذیر ها دقیقاً نقطه مقابل این افراد هستند، بسیار خوش خیال و خوش بین هستند و جالبتر اینکه معمولا افراد خلاقی هستند، انرژی بالایی برای انجام کارها دارند، بسیار هم سخت کوش هستند، این افراد ریسک پذیر زمانی که با چندشکست در کاری مواجه میشوند یا ضرر میکنند خیلی زود پا پس نمیکشد و سعی میکنند که برای مشکلاتشان راه حلهای مناسبی پیدا کنند.
ژنتیک، تربیت فرهنگی و اجتماعی و تجربیات معامله گری سه عامل بسیار مهم و تاثیرگذار در میزان ریسک پذیری یا ریسک گریزی یک معامله گر است. البته ساختارهای ژنتیکی معمولا قبل تغییر نیستند ولی با شناخت درست یک معامله گر از وضعیت ذاتی خودش می تواند میزان ریسک پذیری اش را کنترل کند.
طبق تحقیقات انجام شده توسط دکتر برت استینبارگر نویسنده روانشناس، معامله گر و بنیانگذار وبلاگ محبوب و معروفتریدرفید 50درصد آدم ها آنقدر ریسک پذیر یا ریسک گریز هستند که عملا به درد معامله گری نمی خورند و اگر هم وارد این حرفه بشوند چیزی جز ضرر برای خودشان به بار نمیآورند و ۵۰درصد دیگر خودشان به دو دسته تقسیم می شوند ۲۵درصد ریسک گریز ها و ۲۵درصد ریسکگریزی و ریسک پذیرها.
اما این ریسک گریزی و ریسک پذیری در حدی است که میشود در صورت کنترل و مدیریت شبه یک معامله گر حرفهای تبدیل شد. حالا جالب این است که در خانم ها چون قسمت نئوکورتکس مغز نسبت به آقایان بزرگتر است آنها رفتارهای منطقی تر و مدیریت ریسک قویتری دارند و مرداننیز به خاطر اینکه قسمت میانی و داخلی مغزشان قدرتمندتر است تمایل بیشتری برای مبارزه کردنو حفظ بقا دارند.
معمولاً مفهوم ریسک را در ابتدا به خوبی درک نمیکنند و رفتارهای پرخطری از خودشان نشان میدهد مثلاً بیش از حد تمایل برای کارهایی مثل شرطبندی دارند و تا زمانی که چندین بار حساب خودشان را خالی نکنند به معنای واقعی ریسکپذیری نمی رسند.
افرادی که استعداد خوبی در کنترل میزان ریسک خودشان دارند تقریبا نصف راه را طی کرده اند و برای تبدیل شدن به یک معامله گر حرفهای و سودآور فقط باید آموزشهای مناسب را ببینند و همچنین برای خودشان قوانین قوی مدیریت ریسک و سرمایه تعیین کنند و طبق آن به معامله گری بپردازند امااین به این معنی نیست که اگر استعداد ریسک پذیری در افراد وجود نداشته باشد نمی توانند درمعامله گری موفق باشند .
اجازه بدهید با مثالی این موضوع را بیشتر توضیح بدهم فرض کنید درکیف تان یک چراغ قوه دارید و وارد محل تاریکی می شوید که نمیتوانید جلوی خودتان را ببینیدحالا می توانید دو تا کار کنید یا با استفاده از نور چراغ قوه به راحتی مسیر حرکت را پیدا کنید و یااینکه بدون استفاده از آن به سختی به این مسیر ادامه بدهید که در این صورت ممکن است با موانعی نیز برخورد کنید ولی بالاخره می توانید مسیر را مشخص کنید و به راهتان ادامه دهید منظورم اینبود که درست است با چراغ قوه کار خیلی ساده تر بود ولی بدون چراغ قوه میشود با تحمل سختیهایی مسیر را پیدا کرد.
در واقع چراغ قوه مثل همان استعداد خوب شما در ریسک پذیری می ماندکه میتواند مسیر شما را هموارتر کند ولی اگر این استعداد را هم نداشته باشید با صبوری و کسب آموزشهای لازم هم میتوانید قدم در انجام معاملات با ریسک مناسب بگذارید و از کسب سود لذت ببرید و از فعال شدن حد ضررتان هراسی نداشته باشید.
مزایای ریسک پذیری و ریسک گریزیافراد ریسک گریز معمولاً وارد شغل های امن و بدون ریسک میشوند تا درآمد ثابتی داشته باشندو حاشیه امنی برای خودشان ایجاد کنند این افراد خیلی با هیجان رابطه خوبی ندارند و سعی میکننداز آن دوری کنند به همین دلیل رفتارهای بی منطق کمتری از این افراد دیده میشود.
همچنین میانهای با جریانهای احتمالی و تصادفی ندارند و ترجیح میدهند که نتایج کارهایشان به صورتدقیق و قابل پیش بینی باشد تا بتوانند به درست ترین شکل آنها را به اتمام برسانند.
در نقطه مقابل ریسک گریز ها ، افراد ریسک پذیر بسیار پر انرژی و خوشبین هستند و همیشه دنبال ایجاد یک هیجان جدید میگردند حس خوبی به نتایج احتمالی دارند و دیدشان نسبت به نتایج مثبت است یا بهتر است بگویم بیشتر جنبه مثبت شان را می بینند و با همین خوش بینی ریسک میکنند تا به ثروت بیشتری برسند.
از شکست خوردن فرار نمیکنند و سعی می کنند با پیدا کردن راه حل مناسب شکست هایشان را به پیروزی تبدیل کنند، این افراد شجاع هستند و اعتماد به نفس بالایی دارنداجازه بدهید در همین زمینه قانون زیبای یک نه نود از آلوین تافلر که یکی از اقتصاددان های قرناخیر است را برایتان توضیح دهم تافلر در کتاب موج سوم میگوید وقتی موجی وارد یک کشورمیشود.
مثلاً موج خرید مسکن مردم به سه دسته کلی تقسیم میشوند که دسته اول همان یک درصدهستند همان ابتدا با موج همراه و همسو میشوند و آن را قبول میکند و سود بسیاری زیادی میبرنداین دسته از افراد همان ریسک پذیرها هستند که معمولاً موفقیتهای چشمگیری دارند.
دسته دوم که 9 درصد افراد به اصطلاح زرنگ جامعه را در بر می گیرد معمولا صبر می کنند تا ببینند آن یک درصد به سود میرساند یا نه و بعد وارد عمل میشوند این افراد سود کمتری نسبت به آن یک درصد کسب میکنند.
در واقع آنها افرادی هستند که ریسک میکنند اما نه ریسک های بزرگ وبه همین دلیل نمیتوانند سود های بزرگی نیز بدست آورند . دسته سوم ۹۰درصد مابقی جامعه هستند این افراد نه تنها موج را همراهی نمیکنند بلکه وقتی این موج میاد از روی شان عبور میکند و نابود میشوند این افراد به دلیل دیر همراه شدن با موج اگر ضرر نکنند سود زیادی نیزنصیبشان نمیشود یا بهتر است بگویم خیلی وقت ها هیچ سودی نصیبشان نمیشود.
این افراد کمترریسک پذیر هستند و افراد عادی جامعه را تشکیل میدهند که همیشه از زندگی ناراضی هستند و همیشه افراد دسته اول را مسخره می کنند و همیشه حسرت کارهایی که میتوانستند انجام بدهندولی انجام ندادند را می خوردند . در قسمت بعد به رفتارهایی که افراد ریسک پذیر و ریسک گریزاز خودشان به نمایش میگذارند می پردازم.