در این مقاله از استراتژی معاملاتی با 8 استراتژی معاملاتی مهم در فارکس به طور مفصل و کامل به شما کاربران بازار فارکس شرح می دهیم.
1-معاملات پوزیشنی
در معاملات پوزیشنی، معامله‌گران به مدت زمان طولانی، معمولاً از چند هفته تا چند سال، پوزیشن‌های خود را حفظ می‌کنند. این رویکرد به عنوان یک استراتژی معاملاتی بلند مدت شناخته می‌شود و نیازمند داشتن یک نگاه کلان به بازار است. معامله‌گران در این رویکرد، نوسانات کوچکتر بازار را که در جهت مخالف پوزیشن آن‌ها است، حفظ کرده و تمرکز خود را بر روی روند کلان بازار می‌گذارند.
برای استراتژی معاملاتی پوزیشنی، ابزارهای تحلیلی متعددی استفاده می‌شود. از جمله این ابزارها می‌توان به استراتژی تشخیص روند اشاره کرد که به شناسایی بازارهای پرطرفدار و تعیین نقاط ورود و خروج ایده‌آل در آن‌ها کمک می‌کند. همچنین، معامله‌گران معمولاً از تحلیل فاندامنتال برای شناسایی شرایط اقتصاد خرد و کلان که ممکن است بر بازار و ارزش دارایی مورد نظر تأثیر بگذارد، استفاده می‌کنند.
موفقیت در معاملات پوزیشنی به دقت درک معامله‌گر از بازار مورد نظر و توانایی مدیریت ریسک بستگی دارد. برخی از معامله‌گران پوزیشنی، برای کاهش ضررهای احتمالی و قفل کردن سود در فواصل منظم از استراتژی معاملاتی حد سود استفاده می‌کنند. این به آن‌ها اجازه می‌دهد تا سودهای کسب شده را حفظ کرده و ریسک‌ها را مدیریت نمایند.
در کل، استراتژی معاملات پوزیشنی یک رویکرد بلند مدت و همچنین نیازمند صبر و تحمل نوسانات بازار است. معامله‌گران با استفاده از تحلیل‌های مناسب و مدیریت مالی صحیح، می‌توانند از این استراتژی بهره‌مند شوند و به سود قابل توجهی دست یابند.
2-معامله بر اساس خط روند
معامله بر اساس روند یکی از مطمئن‌ترین و ساده‌ترین استراتژی‌های معاملاتی در بازار فارکس است. این روش، شامل معامله در جهت روند قیمت فعلی است و به معامله‌گران امکان می‌دهد تا از تغییرات قیمتی در یک جهت معین بهره‌مند شوند. برای اجرای این استراتژی به بهترین شکل ممکن، معامله‌گر باید ابتدا جهت، مدت زمان، و قدرت روند کلی را مشخص کند. این عوامل به او اطلاع می‌دهند که روند فعلی چقدر قوی است و کی ممکن است بازار برای روند بازگشتی آماده شود.
استراتژی معامله بر اساس روند، بیشتر به عنوان یک رویکرد بلند مدت شناخته می‌شود که به علت پیش‌بینی‌پذیری نسبی، برای بازارهای پرطرفدار ترجیح داده می‌شود. معامله‌گران در این روش، هنگام سرمایه‌گذاری در جهت یک روند قوی، باید با توجه به اینکه تا زمانی که روند کنونی ادامه داشته باشد، سودشان در نهایت از ضررها بیشتر خواهد بود، مقاومت کنند. از این رو، بیشتر معامله‌گران بر اساس روند، ترجیح می‌دهند تا تا زمانی که روند بازگشتی آشکار شود، در پوزیشن خود باقی بمانند و سودها را نگه دارند.
برای تعیین جهت و قدرت روند فعلی، معامله‌گران از ابزارهای مختلفی مانند میانگین‌های متحرک ساده و نمایی (مانند MACD و ADX) استفاده می‌کنند. این ابزارها، به معامله‌گران اطلاعاتی در مورد جهت و قوت روند فعلی ارائه می‌دهند و همچنین می‌توانند در تعیین سطوح حمایت و مقاومت نیز مفید باشند. وقتی که قیمت نمی‌تواند به سطوح حمایت و مقاومت پیش‌بینی شده برسد یا میانگین‌های متحرک مختلف به یکدیگر نزدیک می‌شوند، این ممکن است به عنوان یک سیگنال روند بازگشتی در نظر گرفته شود و معامله‌گر می‌تواند از این سیگنال‌ها برای خروج از پوزیشن فعلی خود استفاده کند.
از اندیکاتورهای مؤمنتوم مانند استوکاستیک و شاخص قدرت نسبی (RSI) نیز می‌توان برای تشخیص نقاط خروج استفاده کرد. این اندیکاتورها به معامله‌گران کمک می‌کنند تا زمان نزدیک شدن قیمت به سطوح اشباع خرید یا اشباع فروش را تشخیص داده و زمان تغییر روند را پیش‌بینی کنند.
معامله بر اساس روند دارای مزایا و معایب خاص خود است. یکی از مزایا این استراتژی، نیاز به پیش‌بینی دقیق آینده نبوده و به جای آن فقط به فهم وضعیت فعلی بازار نیاز دارد. این امر این استراتژی را مطمئن‌تر و بر اساس داده‌های واقعی‌تر می‌سازد. اما بهتر است تأیید جهت و قوت روند قبل از ورود به معامله انجام شود تا معامله‌گران از ریسک‌های ناخواسته جلوگیری کنند.
در کل، استراتژی معامله بر اساس روند یک رویکرد محبوب و کارآمد برای معامله‌گران است که به صورت بلند مدت کار می‌کند و از تحلیل روندهای بازار بهره می‌برد. با این حال، همانند هر استراتژی دیگر، نیاز به مدیریت مناسب ریسک و صبر برای تحمل نوسانات قیمتی دارد.
3-معامله بر اساس اخبار
بازار فارکس به عنوان یک بازار چند ملیتی، تحت تأثیر رویدادهای اقتصادی جهانی قرار دارد. معامله‌گران برای موفقیت در این بازار، نیاز به درک و تحلیل دقیق رویدادهای خبری اقتصادی دارند و باید تأثیر بالقوه آن‌ها را بر جفت‌های ارزی پیش‌بینی کنند. رویدادهای خبری مهم شامل تصمیمات نرخ بهره، گزارش‌های اقتصادی در مورد نرخ بیکاری، نرخ تورم، تولید ناخالص داخلی (GDP)، حقوق و دستمزد بخش غیرکشاورزی، تراز تجاری ملی و بررسی اعتماد مصرف‌کننده و اطمینان تجاری می‌شوند.
بازار فارکس مانند دیگر بازارهای معاملاتی جهانی، ممکن است تحت تأثیر حوادث غیرمنتظره و غیرعادی مانند بلایای طبیعی یا تغییرات سیاسی قرار بگیرد. اما اینگونه وقایع غیرمنتظره برای استفاده در یک استراتژی معاملاتی براساس اخبار، اندیکاتورهای قابل اعتمادی نیستند.
معامله‌گران اخبار به تقویم‌های اقتصادی و شاخص‌هایی مانند شاخص اعتماد مصرف‌کننده (CCI) متکی هستند تا زمان تغییرات را پیش‌بینی کنند و اینکه قیمت به کدام جهت حرکت خواهد کرد. آن‌ها منتظر می‌مانند تا پرایس اکشن تثبیت شود که نشان‌دهنده شکست روند در شرف وقوع است.
معامله‌گران اخبار با ورود زودهنگام به معاملات باید احتیاط کنند زیرا ریسک بیشتری را به همراه دارد. اگر خیلی زود وارد معامله شوند و شکست روند فوراً رخ ندهد یا پایدار نباشد، ممکن است در خطر خارج شدن از معامله و ضرر کردن باشند. بنابراین، معامله‌گران با تجربه‌تر عموماً قبل از اقدام بر اساس حدس و گمان، منتظر تأیید شکست روند می‌مانند.
معامله بر اساس شکست روند‌ها، پتانسیل سود بالا و امکان کسب سود از حرکت‌های کوتاه مدت را دارد، اما همچنین ریسک بیشتری نیز به همراه دارد. این استراتژی نیاز به تجربه، تحلیل دقیق و توجه به تقویم اقتصادی و رویدادهای خبری دارد.
4-معاملات رنج
معاملات رنج، بر پایه مفاهیم حمایت و مقاومت در بازار فارکس استوار است. در این رویکرد، معامله‌گران با استفاده از نقاط حمایت و مقاومت در نمودار قیمت، رنج‌های معاملاتی را شناسایی می‌کنند. نقاط حمایت و مقاومت به عنوان بالاترین و پایین‌ترین نقطه‌ای که قیمت قبل از معکوس شدن روند به سمت مخالف به آن می‌رسد، تعیین می‌شوند و با هم این رنج‌های معاملاتی را احاطه می‌کنند.
در بازار پرطرفدار، قیمت به شکستن سطوح مقاومت قبلی (که سقف‌های بلندتر در روند صعودی یا کف‌های کوتاه‌تر در روند نزولی را ایجاد می‌کند) ادامه می‌دهد و الگوی حمایت و مقاومت پله‌مانند شکل می‌گیرد. اما در بازار رنج، قیمت بین نقاط حمایت و مقاومت تعیین شده حرکت می‌کند و نمودار به صورت جابه‌جا می‌شود.
وقتی قیمت به سطح اشباع خرید (مقاومت) می‌رسد، معامله‌گران روند بازگشتی در جهت مخالف را پیش‌بینی می‌کنند و معامله فروش انجام می‌دهند. به همین ترتیب، وقتی قیمت به سطح اشباع فروش (حمایت) نزدیک می‌شود، به عنوان یک سیگنال خرید در نظر گرفته می‌شود. اگر قیمت این رنج تعیین شده را بشکند، ممکن است نشانه‌ای از ایجاد روند جدید باشد.
معامله‌گران رنج، علاقه‌مند به بازارهایی هستند که بین سطوح حمایت و مقاومت نوسان دارند و بر اساس این نوسانات به معامله می‌پردازند. آن‌ها از نقاط حمایت و مقاومت برای تعیین زمان ورود و خروج از معاملات و انتخاب پوزیشن‌ها استفاده می‌کنند. همچنین، برای شناسایی شرایط اشباع خرید و اشباع فروش از اندیکاتورهای مومنتوم مانند استوکاستیک و RSI استفاده می‌شود.
مزیت این استراتژی این است که به معامله‌گران اجازه می‌دهد که به دقت در نقاط حمایت و مقاومت و ورود و خروج از معاملات توجه کنند و از ریسک کمتری برخوردار باشند. این رویکرد معمولاً مناسب برای معاملات بلندمدت است و نیاز به تحمل نوسانات بازار و صبر دارد. همچنین، با توجه به اهمیت زمان‌بندی در این استراتژی، معامله‌گران باید به دقت و با تحلیل‌های مناسب، زمان ورود و خروج از معاملات را تعیین کنند.
5-سوئینگ تریدینگ
سوئینگ تریدینگ یک استراتژی تشخیص روند است که هدفش سرمایه‌گذاری در افزایش‌های کوتاه مدت در مؤمنتوم قیمت است. این استراتژی معمولاً توسط معامله‌گران روزانه مورد توجه قرار می‌گیرد، که به دقیقه به دقیقه تغییرات در مؤمنتوم قیمت بازار را بررسی می‌کنند. این رویکرد، بر خلاف تحلیل‌های کلی بازار، نیاز به تحلیل دقیق نمودارهای زمانی کوتاه‌مدت (مانند نمودارهای 15 دقیقه‌ای، ساعتی و روزانه) دارد.
استراتژی سوئینگ تریدینگ به صورت تکنیکال و فاندامنتال متکی است. از جنبه تکنیکال، معامله‌گران از اندیکاتورهای مؤمنتوم و میانگین‌های متحرک برای تحلیل حرکت قیمت در چند روز استفاده می‌کنند. از دیدگاه فاندامنتال، آن‌ها از اندیکاتورهای اقتصاد خرد و کلان استفاده می‌کنند تا ارزش دارایی‌ها را تعیین کنند.
سوئینگ تریدینگ دارای پتانسیل سود بالا است، اما همچنین ریسک‌های بالقوه‌ای را به همراه دارد. مؤمنتوم قیمت می‌تواند به سرعت تغییر کند و بدون هشداری اتفاق بیفتد، بنابراین معامله‌گران سوئینگ تریدر باید آمادگی واکنش فوری به تغییر مؤمنتوم را داشته باشند. اندازه پوزیشن نیز مهم است، زیرا اگرچه اندازه کوچکتر پوزیشن محدودیت‌هایی را بر سرمایه‌گذاری اعمال می‌کند، اما در عین حال از آن‌ها در مقابل زیان‌های بزرگ محافظت می‌کند.
در نهایت، سوئینگ تریدینگ یک استراتژی کوتاه مدت است و برای معامله‌گرانی که توانایی نظارت دقیق و اقدام سریع بر بازار را دارند، مناسب است. این استراتژی نیازمند تحلیل مستمر بازار و مدیریت خوب ریسک است تا بهره‌وری و سودآوری حفظ شود. همچنین، معامله‌گران سوئینگ تریدر باید آماده باشند که پوزیشن خود را به مدت چند هفته در یک معامله نگه دارند اگر بازار ادامه روند مثبت داشته باشد.
6-معاملات اسکالپ
معاملات اسکالپ یک استراتژی معاملاتی روزانه است که با هدف کسب سودهای کوچک از هر معامله، ارز‌های مختلف را خریداری و فروش می‌کند. این روش معمولاً بر تحلیل مداوم حرکت قیمت‌ها و دانش از بازار استوار است. اسکالپرها به صورت لحظه‌ای و با تکیه بر حرکت‌های کوچکتر بازار، سود کسب می‌کنند. از آنجا که اسکالپرها به سرعت و با حجم زیاد معامله می‌کنند، برای اجرای این استراتژی نیاز به استفاده از کارگزاران با حسابهای معاملاتی حرفه‌ای است که اسپردها به حداقل رسیده باشد و از پلتفرم‌های با تأخیر کم استفاده کنند.
مهمترین موضوع در اسکالپینگ، مدیریت مناسب ریسک و حواس‌پرتی به زمان است. اسکالپرها برای کسب سود کوچک به سرعت وارد و خارج از معاملات می‌شوند و به عنوان نتیجه، تعداد زیادی معامله در یک زمان انجام می‌دهند. این امر نیازمند دقت و مراقبت دائمی از بازار است. همچنین، ممکن است اجرای چندین معامله به طور همزمان مسئله‌ای پیچیده باشد که نیازمند تجربه و مهارت است.
مزیت اسکالپینگ در کسب سودهای کوچک و متعدد از هر معامله است. این روش معمولاً به تجارت زیادی در یک روز می‌انجامد و باعث می‌شود که سودهای جمعی کوچک به سرعت به سودهای قابل توجهی تبدیل شود. با این حال، به دلیل حجم زیاد معاملات و نیاز به مدیریت دقیق زمان، این روش نیازمند هیجان‌پردازی کمتر و اجرای حسابهای حرفه‌ای است. همچنین، معامله گران اسکالپر باید آماده باشند که زمان زیادی را در رصد بازار و اجرای معاملات صرف کنند.
7-معاملات بر اساس اصلاح روند
اصلاح روند به حالتی اشاره دارد که قیمت به طور موقتی از روند غالب خود منحرف می‌شود. این انحراف معمولاً به مدت کوتاهی است و به عنوان یک حرکت مخالف با روند اصلی ظاهر می‌شود. معامله‌گران از تحلیل تکنیکال برای شناسایی اصلاح روندهای احتمالی و تشخیص آن‌ها از روندهای بازگشتی استفاده می‌کنند. اگر معامله‌گر انتظار دارد که اصلاح روند موقتی باشد و روند اصلی به طور کلی ادامه یابد، ممکن است پوزیشن فعلی خود را حفظ کند. از طرف دیگر، اگر انتظار دارد که اصلاح روند نشانه‌ای از روند بازگشتی باشد، ممکن است از معاملات فعلی خارج شوند و وارد معاملات جدید مطابق با بازگشت روند شوند.
برای تشخیص اصلاح روند و استفاده از روندهای بازگشتی، بسیاری از معامله‌گران از نوعی تحلیل تکنیکال به نام ضریب اصلاحی فیبوناچی استفاده می‌کنند. این اصل حکم می‌کند که پس از رسیدن قیمت به حداکثر نسبت فیبوناچی 61.8٪، اصلاح روند پایان می‌یابد. از این رو، بسیاری از معامله‌گران از این نسبت 61.8٪ برای قرار دادن سفارشات حد سود و یا حد ضرر استفاده می‌کنند. همچنین، معامله‌گران بر اساس اصلاح روند که قصد دارند از شکست روند‌ها سود کسب کنند، از نسبت‌های فیبوناچی 38.2٪ و 50.0٪ نیز به عنوان نقاط ورود یا حد سود کم ریسک استفاده می‌کنند.
استفاده از ضریب اصلاحی فیبوناچی می‌تواند به شما در تعیین زمان ورود و خروج از معاملات و پوزیشنی که باید انتخاب کنید کمک کند، اما این روش نباید به تنهایی استفاده شود. بهتر است که معامله‌گران از این ابزار را با سایر اندیکاتورهای تکنیکال و الگوهای قیمتی مانند میانگین‌های متحرک، خطوط روند، اسیلاتورها و الگوهای کندل استیک همراه کنند تا بهترین تصمیم‌گیری را انجام دهند. استفاده مهاری از این ابزارها به معامله‌گران کمک می‌کند تا تصمیمات خرید و فروش خود را بهبود بخشند و از ترکیب تحلیل‌های مختلف برای ایجاد روش‌های موثرتر برای معاملات خود استفاده کنند.
8-معاملات روزانه
معامله‌گران روزانه یا روزتریدرها تمرکز خود را بر روی حرکات روزانه قیمت می‌گذارند و به صورت معمول سعی می‌کنند از نوسانات کوچک بازار سود کسب کنند. آن‌ها بیشتر به سطوح فعلی عرضه و تقاضا توجه می‌کنند تا به شرایط فاندامنتال بازار.
در این روش، معاملات بصورت کوتاه مدت انجام می‌شوند و برخی از روزتریدرها از استراتژی‌های مختلف برای معامله‌گری استفاده می‌کنند. بعضی از آن‌ها بر اساس اخبار و رویدادهای اقتصادی معامله می‌کنند و تقویت تحلیل‌ها و پیش‌بینی‌های خود از طریق تقویم‌های اقتصادی و شاخص‌ها انجام می‌دهند.
دیگر روزتریدرها ممکن است به عنوان اسکالپرها عمل کنند و به صورت روزانه همان دارایی را معامله کنند و از تحلیل‌های تکنیکال مانند میانگین‌های متحرک سریع و کند برای تحلیل حرکات قیمت استفاده کنند.
معامله‌گران روزانه به دنبال درک روند کلی بازار در یک روز معین هستند و سعی می‌کنند تا قبل از بسته شدن بازار، از تمام پوزیشن‌های خود خارج شوند. این استراتژی‌ها نیازمند تجربه و آشنایی بیشتری با بازار هستند و به دلیل کوتاه بودن تایم‌فریم‌ها، ممکن است سیگنال‌های کاذب بیشتری ظاهر شوند که معامله‌گران باید با آن‌ها کنار بیایند.
در کل، معامله‌گران روزانه برای موفقیت نیازمند مدیریت مالی مؤثر و آمادگی برای واکنش سریع به تغییرات قیمت هستند. استفاده از تحلیل‌های تکنیکال و فاندامنتال موثر و توانایی ترکیب آن‌ها به صورت مناسب نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. همچنین، تجربه و تمرین برای تصمیم‌گیری در شرایط تند و پویا نقش حیاتی دارد.
